نتایج جستجو برای عبارت :

اسلامِ غیرِ نابِ غیرِ محمّدی

به امید روزنه ای در تنگنای تونل زمان پیش میرفتم
غافل از اینکه اندک اندک از روزنه دور میشدم...
و هر تونلی،پایانی دارد...
حال، غرق در روشنایی و شناور در تاریکی ام...
همچنان روزنه همانجا باقیست
و همچنان من به پیش رانده می شوم
مقصد کجاست؟ نمیدانم!
اما میدانم
در هر نفس از غلیان احساساتم
روزنه یِ نابِ بربادرفته ایست... که تنهایم نگذاشت :)
2444 - «محمد توحیدی» روحانی‌نمایِ
عراقی‌تبارِ متولد ایران که ساکن استرالیا است، از دیدار خود با «ربع
پهلوی» خبر داد و از این ملاقات ابراز خوشحالی کرد.این آخوند مروج اسلامِ آمریکایی که از مریدان «صادق شیرازی» می‌باشد، از سویی مخالف حجاب‌اسلامی و از سویی دیگر موافق قمه‌زنی است!منبع: yon.ir/mzdr101
دانلود فایل اصلی
برای یادآوریش ،چشمامو میبندم،یه لبخند میشینه گوشه لبم .تو دلم آشوب میشه .زبونمو در دهانم میچرخونم .حس اش میکنم .از چی میگم‌؟
 
 
از مزه ی کوکومون .
شیرینیِ فوق العاده ی شیرنارگیلِ سرد ،با تلخی و مزه ی نابِ اسپرسو ،با یخ هایی که وجودشون به جای مولکولِ آب ،از مولکول های اسپرسو تهیه شده .بهشت باید جایی باشه که میتونی مزه ها رو حس کنی .میتونی زندگیو ببینی .جزئیاتو و لذت ببری .بهشت جاییه که دیگه منتظر چیزی یا کسی که نیست نیستی ،چون اونقدر سرگرم بودن
 
مَحرَمیّت معنوی و خواهربرادری
 
اینکه یه مرد حریمِ یه زن رو محترم بشماره و واردِ حریم زن نشه
برای زن خیلی با ارزشه
یه بانو برای مردی که چشم هاش رو درویش می کنه خیلی احترام قائله
مردی که در برخورد با یه خانم از واژه های سنگین استفاده می کنه در نگاه اون خانم یه مردِ با شخصیت نظر میاد
 
ولی تو برای من یه حساب جداگانه باز کردی و دایره ی حریم خودت رو برای من "باز تعریف" کردی
یه جورایی برای من یه استثنا قائلی
مثلاً وقتی من خیره می شم به تو، تو با آرام
                        شهادت هُنر مردان خداست .

                                                          امام خمینی ( ر ه )
 
   شهیدم ! تو آن روح و جان منی
   تَبِ     واژه نابِ      لسان     منی
   جَبین می نَهم من  به خاکِ رَهَت
   به نامت   قسم   ،   قهرمان  منی
 
                                      شاعر معاصر : داوود جمشیدیان ، مُتخلّص به سِتین
                                                              تیرماه 1398
اگر بخواهم به تجربه‌ای در گذشته برگردم، احتمالاً آن شب عید نوروز ۱۳۹۰ را انتخاب می‌کنم که در حرم امام علی بودم و حالات عجیبی را تجربه کردم. همین ابتدا این را گفتم که توضیح دهم متوجه شور و اشتیاق بسیاری از شیعیان برای زیارت «اماکن متبرکه» و مراقد ائمه هستم. ولی اعتراف می‌کنم که همیشه این اشتیاق زایدالوصف برایم مسئله‌زا بوده. یادم می‌آید که در دوران راهنمایی، هفته‌ای یک‌بار صبح‌ها به‌صورت دسته‌جمعی در مدرسه دعای توسل می‌خواندیم. باری
می‌زنم‌دو استکانِ پُر شرابِ نابِ کهنه از سبو               
گرم، می‌ترواد از خیالِ خام، یک‌دو بقچه آرزو   
یک‌نظر، نشسته‌ای نگاه می‌کنی به‌ساحتِ چمن       
دانه می‌خورند و می‌کنند کفترانِ بقعه، بَغ‌بَغو
باهم‌ایم زیر تپّه‌ای و دکّه‌ای...، به روی دیگدان      
دیگ، ‌باز و توده‌ای بخار می‌شود بلند از لبو...
شب به‌نیمه می‌رسد، فرازِ تپه، توی قصر باشکوه                
تختِ تختِ تختِ آرمیده ای به‌ناز توی پرِّ قو
پا که می‌شوی به‌
اگر می‌شد برای تو می‌نوشتم که: «حال همه‌ی ما خوب است. ملالی نیست جز گم شدن گاه به گاه خیالی دور که به آن شادمانی بی سبب می‌گویند.» یا نه، می‌نوشتم: « امروز برای من، روز خوبی نیست. روزِ بدِ تنهایی‌ست. این‌جا را غباری گرفته است. پنجره‌ها نمی‌خندند و آب نمی‌جوشد..»
اما، راستش را اگر بخواهی بدانی، نه' تنها ملالِ ما، گم‌گشتگی خیالی دور است و نه کرانه‌ی دیدمان پوشیده از غبار. بیشتر، انگاری که روزگارِ رنگ و صدا است. سمفونی نامنظم ِ ضربآهنگ‌هایی
طبق نظر امام راحل، مبارزه و جهاد اسلامی اصول ثابت و مشخصی دارد که رعایت همه آنها لارم و واجب شرعی محسوب می گردند و بدون آنها در حقیقت مبارزه محقق نشده است. در ادامه به مهمترین آنها ( برگرفته از کتاب اسلام نابِ امام خمینی) اشاره می کنیم:
1- هیچ گاه نباید از عده کم ترسید. ارزیابی مبارزه بر اساس این عقیده که عده کم منجر به شکست می شود، ارزیابی باطل و بی اساسی است چرا این ارزیابی بر خلاف نص صریح قرآن است.
2- مبارزه باید ابعادی جهانی داشته باشد. از ابتد
«حاج محمود کریمی»​​​​
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.



کم کم هلالِ ماهِ خدا می رسد ز راهاوقاتِ نابِ اهلِ بکاء می رسد ز راه
 
مهمان کند خدا همگان را به سفره اشوقتی که ماهِ جود و سخا میرسد ز راه
تا فرا رسیدن ماه رحمت پروردگار چی
کم کم هلالِ ماهِ خدا می رسد ز راهاوقاتِ نابِ اهلِ بکاء می رسد ز راه
مهمان کند خدا همگان را به سفره اشوقتی که ماهِ جود و سخا میرسد ز راه
گُل میکند به لب همه دم ذکر یا علیزیرا بهارِ اهلِ دعا می رسد ز راه
ماهِ مجیر و جوشن و شب های عاشقیماهِ جنون و ماهِ صفا میرسد زِ راه
دستت دراز کن چو گدا سمتِ سفره اشوقتی گدا به پشتِ گدا میرسد ز راه
امضا کند خدا گذر از نار دم به دمچون ماهِ توبه ، ماهِ عطا میرسد ز راه
وقتی که ماهِ خوبِ خدا رو کند به مافرصت برای ترکِ گنا
آقا معلم، سلام...
اولین باری که دیدمتان در تلویزیون بود، انقدر محکم حرف می زدید که اگر‌ می خواستیم شلوغ کاری هم کنیم و گوش ندهیم اُبهتتان نمی گذاشت.
بعدها، حرف هایتان را خواندم، لابه لای کتاب های قدیمیِ چند ریالی مادر. همان ها که تعریف می کرد که برای یادگیری اش دور هم جمع می شدند و‌بحث می کردند.
دقیقا همان هایی که روزی بی تکبر برای جمع کوچکی سخنرانی کردید، شاید حتی خود آن ها که مستمع حرف هایتان بودند هم فکر نمی کردند حرف هایتان روزی انقدر مهم
« قصه ی نادیا مراد روایتی‌ست هولناک از فاجعه...خواندن این کتاب برای هرکس که می خواهد شناختی از گروه موسم به دولت اسلامی( داعش) داشته باشد ، یک ضرورت است ، قصه ی نادیا مراد ، غریو بلندی‌ست برای اقدام ، شاهدی‌ست بر معجزه ی اراده ی انسان برای زنده ماندن و در عین حال نامه ای‌ست عاشقانه برای وطنی که نابود شده و خانواده ای که جنگ آن را از هم پاشیده است . نادیا با تمام القابی که زندگی به اجبار  به او چسبانده مبارزه کرده است ، القابی  همچون یتیم ، قربا
جودی آبوت عزیز سلام.
رسم بر این بود که همیشه تو نامه بنویسی، اونم برای بابالنگ دراز، اما این دفعه من میخوام نامه بنویسم. اونم برای تو
از بچگی، تو تمامِ شخصیت های کارتونی که میشناختم، فقط با تو همزادپنداری می کردم. نمی دونم چرا. نمیدونم چی بین ما مشترک بود. شاید همین سرخوشی و سهل گیری دنیا، شاید همین احساساتی بودنت، همین که یه لحظه انقدر انرژی داری که میتونی دنیا رو منفجر کنی، و یه لحظه انقدر داغونی که فقط صدای هق هق گریه و لرزش شونه هات میتونه
ریاست محترم دادگاه خانواده
 با سلام و تقدیم احترام احتراما به استحضار می‌رساند
 موکل به موجب سند ازدواج که تصویر آن به پیوست دادخواست تقدیم گردیده در تاریخ معلوم ازدواج نموده که حاصلی دربرنداشته است؛ بنا به اظهارات موکل دلایل طلاق به این شرح است: 
1- عدم آشنایی زوج با فضای اینستا حتی در حد ارسال عکس‌های خصوصی و طرح سؤالات بسیار که در نهایت منجر به پرت کردن گوشی و آسفالت شدن ذوق زوجه می‌شود؛ این در حالی است که بنا به اظهارات زوجه از جشن عرو
 
دیدمت شرابِ عاشقانه‌ام شدی                  
سرخوشیِ نابِ عاشقانه‌ام شدی                                                 
اولین و آخرین و خوش‌صداترین                
حقّ انتخابِ عاشقانه‌ام شدی
توی جلگه‌های پهن و تپه‌های سبز              
شوقِ بی‌حسابِ عاشقانه‌ام شدی
زیرِ آبشار و سرخیِ غروبِ کوه                   
رنگِ آفتابِ عاشقانه‌ام شدی
شامگاه پرستاره، در کنارِ رود                      
ماه آب‌تابِ عاشقانه‌ام
امام را بیشتر بشناسیم 
7187
به قلم دامنه. به نام خدا. بخش اول. قسمت اول. این بحث را عصر امروز در مدرسۀ فکرت نوشتم: علامه محمدرضا حکیمی در صفحه‌ی ۱۵۱ «راه خورشیدی» جمله‌ای دارد عمیق، که من آن را در وصف امام خمینی _رهبر کبیر انقلاب اسلامی_ وام می‌گیرم. او اسلام را این‌گونه می‌خواهد:
«اسلامِ درگیر و قائم، نه اسلامِ تسلیم و ساکت.»
 
از نظر من نیز امام خمینی فقیهِ قائم و «درگیر» بود، نه فقیهی خائف و ساکت.
 
امشب، سی سال از آن شبِ پُردلهُره _که اُمت دس
در پست‌های اخیر بحث‌هایی درباره تاریخ تشیع مطرح شد و آقای شمس آذر دانش آموخته رشته تاریخ هم در وبلاگ خود مطالبی در این باره نوشت و ادعا کرد که سلسله صفویه تاثیر مستقیمی بر ترویج تشیع در ایران نداشته است. شما را به خواندن خلاصه مطالب ایشان در ادامه پست دعوت می‌کنم. برای من که مفید بود.

اکثر کسانی که صفویّه را کوبیده
اند، با تشیّع مشکل داشتند. ابتدا در دام آنان افتاده‌اند که شیعه مدیون و مرهون آنهاست،
سپس شروع به تخریب‌شان کرده‌اند ولی قضی
از ابتدای خلقت، همواره بین انسان‌های مؤمن به غیب و کافران، یکی از هسته‌های مرکزی جنگ‌ها و دعواها چگونگی بهره برداری از دنیا! بوده، است و خواهد بود.
وگرنه کافران و مشرکان با موحدین کنج منزل نشسته و دین به پستو برده اساساً نه تنها اختلافی نداشتند بلکه مؤمنانه در ترویج این مدل دین‌داری نیز میکوشیدند!
فرعونیان همیشه تلاش می‌کردند خود را خدا یا نماینده‌ او معرفی کنند و ثروت و قدرت را در انحصار نماینده رب درآورند و موسی‌ها در مقابل تلاشی داش
.
ساعتِ صفر که می‌شود،
آن‌گاه که باد اوج می‌گیرد،
دلم را می‌کشانی به گلوگاهِ جهان؛
همان‌جا که در مرزِ چشمانت،
عشق، بر اعتبارِ خاصیّتِ خویش، شبهه‌ناک، در نگاهم تکرار می‌شود!
.
•••••••
.
ساعتِ صفر که می‌شود،
آن‌گاه که باد اوج می‌گیرد،
دلِ تمامِ حاشیه‌های طلایی ابرهای دَم غروب، برای تو، تنگ می‌شود؛
چنان که طایفه‌ای از پروانه‌ها،
کِشان کِشان،
شکیبایی نفسم را،
به مصافِ سرگشتگی‌های ممتدِ راهت می‌برند!
.
•••••••
.
ساعتِ صفر که می
 
«امام حسین (ع) و راه آیندة ما»
 
(قسمت اول)
 
«۹ شهریور ۱۳۹۸»
 
«استاد اصغر طاهرزاده»
 
«دانلود سخنرانی شرح متن»
 
السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ
عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ
 
۱. با سیطره‌ی اُمویان بر جهان اسلام، آن‌چنان سطحی‌نگری و تنگ‌نظری بر روح و روان جامعه حاکم گشت که سیره و اخلاقِ مقدس‌ترین افراد نادیده گرفته شد. ام
معرفت و مقاومت
۷۲۶۴
به قلم دامنه. به نام خدا. گرچه خوانندگان به تاریخ واقعه‌ی کربلا و جزئیات حرکت انقلابی و روشنگرانه‌ی امام حسین ع آگاه‌اند، اما من به ذوق خود این حادثه را فشرده ترسیم می‌کنم. آنچه می‌‌نویسم بر مبنای حافظه‌ام است، اگر خطا دیده شد، خوانندگان خود اصلاح فرمایند:

پرده‌ی اول:
سال ۵۰ هجری: امام حسن (ع) شهید می‌شود و امام حسین (ع) امامت شیعیان را بر عهده می‌گیرد.
سال ۶۰ هجری: معاویه پس از ۴۰ سال والی‌گری و حکومت‌کردن، در ۱۲ رج
اگر در جهان فقط مسلمانان بمانند و آمریکا و اسرائیل هم به گور بروند، باز خودشان، خود را منقرض خواهند کرد. تفکیکی با فلسفی، ضد عرفان با عرفانی و شیعه با سنی سرِ دعوا دارد. حتی شاگردان باب که فرقه‌های انحرافی بودند، دو گروه بهائیان و ازلی‌ها هم با هم می‌جنگیدند. شیخیه(شیعیان افراطی) با وهابیان(سنیان افراطی) یک دیگر را تکه پاره می‌کردند.
الآن هم حزب‌اللهی‌ها، این ترمیناتورهای إلهی گیس و گیس کشی راه انداخته‌اند. از آینده و گذشته آمده‌اند برا
فتوکلیپ طنز رفته بودم لیله‌کو بعداز دوماه در وبگاه آپارات
رفته بودم«لیله‌کو» بعداز دوماه
رعد می‌غرّید از ابرِ سیاه
اندکی افتاده بود از تاب، ویروسِ کوویدِ19
آسمان دلگیر بود
عابری بی‌ماسک داشت از کنارم می‌گذشت
گفتم آن دُکّان و آن قلیان‌کشان، آن سوی رود
بی‌امان قلیان که می‌کردند دود...
حرف من را خورد، گفت:
«آن دُکان برچیده شد!»
گفتم آن قصّابیِ نزدیکِ کوه
دنبه‌هایش نرم بود و چرب بود،
 گفت: «آمد گربه خورد و کرد کیف!»
گفتم آن مادر وَ آن نوزاد.
شهاب الدین یحیی بن حبش بن امیرک سهروردی، ملقب
به الموید بالملکوت، خالق البرایا و قدح الزند- آتش افروز و شگفتی آفرین- و
معروف به شیخ مقتول، شیخ شهید و شیخ اشراق در سال‌ ۵۳۳ -۵۴۹ هجری –  در
شهر سُهرورد دیده به جهان گشود. شهر سُهرورد ( گل سرخ)، در جنوب زنجان و
غرب سلطانیه در ایالت جبال، یعنی ماد کهن واقع شده بود. این شهر در قرن ششم
هنوز آبادان و پُر رونق بود. سهروردی پس از سپری کردن ایام کودکی  در
سهرورد، برای فراگیری دانش راهی مراغه شد. در مراغ
«به نامِ خدایی که در همین نزدیکیست»
 
یکی از مفاهیمِ قرآن «قرب» به معنی نزدیکی است که یکی از مضامین و محورهای عرفانِ نابِ اسلامی هم می‌باشد.این واژه در قرآن به ۲ صورت به کار رفته است:
۱. قربِ خدا به انسان۲. قربِ انسان به خدا
اصل در عرفان، «قربِ خدا به انسان» است؛ یعنی خدا به انسان‌ها نزدیک است.آدمی هم می‌تواند به سمتِ خدا حرکت کند اما اصلِ اول با اصالت است و دومی تبعی است.در حقیقت اگر انسان به سمتِ خدا می‌رود بخاطر این است که خدا به انسان نزد
بر روی زمین و آسمانها و کرات  در بین مناجات برای حاجات  زیباتر از این جمله ندیده است کسی بر خاتم انبیاء
محمّد صلوات
از ازل بر همه ذرات جهان تا عَرصات رسد از آبروی
آلِ محمّد برکات وه چه بدبخت وسیه روست هرآنکس که زِ جهل
بشنود نام محمّد نفرستد صلوات
بر چهره پر ز نور مهدی صلوات بر جان و دل صبور
مهدی صلوات تا امر فرج شود مهیا بفرست بهر فرج و ظهور مهدی صلوات
دل با صلوات مَحرم راز شود سیمرغ شود بلند
پرواز شود فرمود : پیامبر که با هر صلوات  درهای
اجابت
حاضران به غائبان برسانند
 چشمه غدیر شاهد تحقق امری الهی برای مسلمانان یکتاپرست بود. دست ها بالا می رفت و آذرخش حسادت در قلب های حسودان فرو.
کجای این چشمه را با بدعهدی سیراب کردند که آن حسودان چون شوکران روییدند و به نابودی دین و فنای آخرت برخاستند!؟
لاسیفِ آن مرد را، کافران و مسلمانان شنیدند اما چگونه دین را به دنیا وانهادند؟
تپیدن قلبی عاشق، در بستری که هدف تیغ های آخته بود را به وضوح دیدند و در تاریخ ثبت نمودند؛ اما در عجبم از این جماعت ناس
کم کم هلالِ ماهِ خدا می رسد ز راهاوقاتِ نابِ اهلِ بکاء می رسد ز راهمهمان کند خدا همگان را به سفره اشوقتی که ماهِ جود و سخا میرسد ز راه(سیروس بداغی)
برادران عزیز، خواهران عزیز! قدر این ماه رمضانی را که الان در آن هستیم، بدانیم. هزاران هزار ماه رمضان در طول تاریخ آمده و رفته؛ هزاران هزار ماه رمضان خواهد آمد که من و شما در آن ماه رمضان نیستیم؛ حالا در بین این میلیاردها ماه رمضان تاریخ، ما در چند ماه یا چند ده ماهش هستیم، توفیق به ما داده شده که حال
بر اثر نفوذ سازمان نفاق در اصحاب رسول الله(ص)، مردم، کسان دیگری را نیز به موازات پیامبر(ص) قبول داشتند و به اوامرشان گوش می‌سپردند؛ به اندازه‌ای که با پیروی از آنان، از بیعت با علی(ع) سرباز زدند. این فرمانبری به حدی بود که زهرا(ع) پس از پدر آزارهای بسیار دید و در راه رسوا ساختن خط نفاق و دفاع از ولایت به شهادت رسید.
پایگاه تاریخ تطبیقی؛ یکی از اقدامات یهود برای مقابله با پیامبر(ص)، نفوذ در سیستم حکومتی آن حضرت بود که در این مجال، به بررسی این مو
یک نوع از جنگ‌های عصر خلفا، جنگ‌های خارجی و با هدف کشورگشایی بود. نخستین مسئله مهمی که درباره این جنگ‌ها بایستی درباره آن بحث شود، موضع معصومان و به‌ویژه علی علیه‌السلام در برابر فتوحات خلفا است.
سیره پیامبر (ص) نشان می‌دهد که آن حضرت در تمام دوران 13ساله مکه، اجازه درگیری نمی‌داد و تنها در پی پرورش شخصیت‌های ناب اسلامی بود و پیوسته با بیان معارف عالی اسلام، در پی نشر اسلام بود. حتی پس از آن‌که پیامبر (ص) در مدینه مستقر شد و تشکیل حکومت دا
  عباس میلانی در پاورقی یکی از کتاب های خود به اشارت می نویسد: وقتی به خاطر می آوریم که نه تنها اغلب اولیای تذکره الاولیا که بخش اعظم شعرا و فلاسفه و مورخان فرهنگ ما سنی مذهب  بودند و این واقعیت را در کنار تصویر رایج و عامیانه ای می گذاریم که اغب شیعیان ایران درباره ی سنیان در ذهن دارند، به نوعی دو پارگی حیرت آور در هویتِ فرهنگی خود پی می بریم.
 
  ذکرِ این گفته به قصدِ روشن شدن چند طرح و فکر پیشِ خودم است. اغلب در کتاب های تاریخ، حتی به قلمِ بزرگ
یک عاشقانه آرام رو خیلی هامون خوندیم و دوستش داشتیم.
مردی در تبعید ابدی ،بار دیگر شهری که دوست می‌داشتم ، ابن مشغله و ابوالمشاغل ، چهل نامهٔ کوتاه به همسرم و با سرودخوان جنگ، در خطهٔ نام و ننگ رو هم .
نادر ابراهیمی از همون یک عاشقانه ی آرام شد یکی از نویسندگان محبوب من . کتابهایی ازش رو خوندم و خوندم و لذت بردم تا رسیدم به یه اسم :
سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می‌آمد
شنیدم درباره ی امام خمینیه (به قول نادر ابراهیمی مردی که بی پروایی ش
یک عاشقانه آرام رو خیلی هامون خوندیم و دوستش داشتیم.
مردی در تبعید ابدی ،بار دیگر شهری که دوست می‌داشتم ، ابن مشغله و ابوالمشاغل ، چهل نامهٔ کوتاه به همسرم و با سرودخوان جنگ، در خطهٔ نام و ننگ رو هم .
نادر ابراهیمی از همون یک عاشقانه ی آرام شد یکی از نویسندگان محبوب من . کتابهایی ازش رو خوندم و خوندم و لذت بردم تا رسیدم به یه اسم :
سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می‌آمد
شنیدم درباره ی امام خمینیه (به قول نادر ابراهیمی مردی که بی پروایی ش
  در آستانه ی چهلمین سال انقلاب 57 رضا پهلوی در اندیشکده انستیتو واشنگتن به گفتگو با مهدی خلجی نشست. مخاطبان حرف های آقای پهلوی چنان که گفته شد، تصمیم گیرندگانِ سیاسی در دولت و خارج از دولتِ آمریکا بودند. او خود را نماینده ی آن بخشی از جامعه ی ایران در نظر می گیرد که خواهانِ تغییرِ بنیادیِ نظامِ جمهوری اسلامی اند.
 
 در چند و چون از سخنانِ ایشان و حامیانشان پرسش ها و تردیدهایی مطرح است که به چندی از آن ها قصد دارم اشاره هایی بکنم. با تاکید بر عب
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
السلام علیک یا فاطمه الزهراء سلام الله علیها
غدیر؛ نصب جانشین و توجه به مسأله امامت

 1.76 مگابایت
دریافت فایل فلش -  دریافت کد
 

 
 
 
**************
پیوندهای متغیر ...
 
 صوت و ویدئو
 
خط حزب‌الله ۲۰۷ | اگر ثبات قدم نباشد رابطه با انقلاب قطع می‌شود
 برای دسترسی به آرشیو نشریه می‌توانید به اینجا مراجعه کنید.
دریافت «خط حزب‌الله» نسخه‌ی مطالعه | دریافت نسخه‌ی چاپ
 
                                      
مطالبِ زیر در واقع دو مطلب جداگانه اند. یکی در نشریه ی 35 میلی متری، مجله کانون فیلم و عکس دانشگاه شیراز، سال سوم، شماره ی پنجم، زمستان 96 و بهار 97، منتشر گردیده است. دیگری به قصدِ انتشار در نشریه ی کانون ادبی دانشگاه شیراز نوشه شده است. 

 آن که می پذیرد، نقاد است، و آن که نمی پذیرد محق است. و من در این میان گفته و رفته.
محمدرضا اصلانی
 
  خواندنِ دگرخوانیِ سینمای مستند پس از هم نشینی و رویارویی با مولف طی سه روز و خاصه در دو جلسه ی 4 ساعته، آشنایی

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها